گرشاسب خزائنی کارشناس مسائل اقتصادی بر لزوم اتخاذ یک سیاست اقتصادی صحیح درخصوص مناطق آزاد تاکید کرد و گفت: تولید وقتی مزیت است که انرژی ارزان یا نیروی انسانی توانمند وجود داشته باشد و یا اینکه بازار خوبی داشته باشیم. واقعیت این است که ما هیچکدام از اینها را نداریم، اما درکنار اینها، مالیاتهای سنگین را هم لحاظ میکنیم؛ این موضوع باعث میشود که سرمایهگذارخارجی به مناطق آزاد رقیب برود.
وی در پاسخ به این سوال که با توجه شرایط تحریمی و محدودیتهای بینالمللی آیا جذب سرمایهگذاری خارجی در مناطق آزاد امکانپذیر است، اظهار داشت: سرمایهگذاری خارجی نیاز به یکسری زیرساخت دارد که در مناطق آزاد کشور ما در شرایط فعلی وجود ندارد؛ به همین سبب بحث عملیاتی سرمایهگذاری خارجی علیرغم وعدههایی که داده میشود، سخت به نظر میرسد.
خزائنی ادامه داد: اولین موضوعی که برای سرمایهگذاری خارجی نیاز داریم، سیاستی است که اجازه دهد سرمایهگذار خارجی از بازار داخلی استفاده نماید. درواقع سرمایهگذار به کشور ما میآید تا محصولی تولید کند و آن را در بازار بفروشد یا صادر نماید؛ اما وقتی بازار داخلی ما تا حدود زیادی برای محصول خارجی محدود شده است، سرمایهگذار چگونه میتواند فعالیت کند؟! لذا در ابتدای کار ما یک سیاست اقتصادی میخواهیم که سرمایهگذار خارجی در آن معنا داشته باشد. اینکه تصور کنیم که یک منطقه را فنسکشی کرده و چند مشوق هم در نظر گرفتیم تا سرمایهگذار بیاید، بیشک نتیجهای نخواهد داشت؛ چراکه این معافیتها، هزینههای تولید و صادرات را کاهش چندانی نمیدهد؛ بنابراین سرمایهگذار ترجیح میدهد به مناطق آزاد رقیب برود. طبیعی است که وقتی نمیتوانیم سهمی از بازار را به سرمایهگذار خارجی اختصاص دهیم؛ درواقع مزیتی هم به او ندادهایم. از سوی دیگر زیرساختهای مناطق ضعیف است؛ زیرا مناطق آزاد ایران در مناطق کمبرخوردار تشکیل یافتهاند و حداقلهای زیرساختی همچون حملونقل، آب، برق و … را ندارند؛ در نتیجه هزینه تولید در این مناطق بالاتر است. منطقی است که یک سرمایهگذار بهجای علاقهمندی به سرمایهگذاری در مناطق آزاد چابهار، قشم، ارس و… بیشتر راغب شود که به مرکز کشور یعنی تهران و یا کرج بروند. لذا با این روش و رویکرد نمیتوان سرمایهگذار جذب نمود، مگر اینکه سیاستهای اقتصادی را تغییر دهیم. پس از آن، در حوزه زیرساختها، نیاز به حجم قابلتوجهی سرمایهگذاری از سوی دولت در مناطق آزاد داریم؛ آن موقع است که تولید بهصرفه خواهد شد و سرمایهگذار به مناطق آزاد میآید. اینکه ما تصور کنیم صرفا با معافیتها میتوانیم اقدام مطلوبی انجام دهیم، خطری راهبردی است که در این سالها وجود داشته و نتیجه آن را درحال حاضر مشاهده میکنیم که حجم سرمایهگذاری در این سالها چقدر کم بوده است.
این کارشناس مسائل اقتصادی در ادامه عنوان کرد: فرض کنیم بنده به عنوان سرمایهگذار به یک منطقه آزاد میآیم؛ اولین سوالم این است که آیا برای تولید، حداقل امکانات لازم وجود دارد یا خیر؟ میتوانم به حملونقل مطلوب دسترسی داشته باشم؟ پرسنل بنده خدمات رفاهی دارند یا خیر؟ و سوالات متعدد دیگر؛ این موضوعات عملا در مناطق آزاد ما وجود نداشته و ما به زور معافیتها میخواستیم اقدامی کنیم که سرمایهگذار جذب شود. مشکل اصلی سرمایهگذار خارجی نقل و انتقال پول است و ما دچار محدودیت در تجارت بینالمللی و معاملات بانکی هستیم. طبیعتا این موضوع باعث مصیبت سرمایهگذار خارجی برای کار کردن میشود. باید بپذیریم که مشکلات مناطق آزاد بیشتر از آنکه داخل مناطق باشد، باید فراسوی مناطق آزاد مرتفع گردد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا زیرساختهای مناطق آزاد ایران قابلقیاس با مناطق آزاد کشورهای همسایه میباشد، بیان نمود: علت پدید آمدن مناطق آزاد این بود که یکسری فعالیتهای اقتصاد وجود داشت که بسته و تحت رویکرد سیستم دولتی بودند و البته که رقابتی هم در بازار نداشتند؛ در نتیجه منطقهای را جدا کردند تا ارتباط با دنیا، رقابتپذیری بخش خصوصی و بهبود حکمرانی را تمرین نمایند. اما در کشور ما نظام و رویکرد و محدودیتها همان است که در سرزمین اصلی وجود دارد. اصلا برای چه مناطق آزاد داریم؟ قرار بود مناطق آزاد از اقتصاد سرزمین اصلی جدا شود، نه آنکه یک منطقه را بگیریم و صرفا برخی معافیتها را به آن اختصاص دهیم. اکنون اقتصاد هنگکنگ با اقتصاد چین فرق میکند، در سنگاپور نیز همین روال است. اگر قرار باشد قانون، مدیر، رویکرد و حاکمیت همان باشد، دیگر تاسیس مناطق آزاد برای چه بود؟ نگاه دولتی که در سرزمین اصلی وجود دارد، در مناطق آزاد نیز حاکم است.
خزائنی تاکید کرد: باید تمرکزمان را از روی معافیتها برداریم و به جای آن فکر کنیم که اگر شرکت بینالمللی میخواهد سرمایهگذاری کند، چگونه برای آن بازار را مهیا کنیم؟ تولید وقتی مزیت است که انرژی ارزان یا نیروی انسانی توانمند وجود داشته باشد و یا اینکه بازار خوبی داشته باشیم. واقعیت این است که ما هیچکدام از اینها را نداریم، اما درکنار اینها، مالیاتهای سنگین را هم لحاظ میکنیم. سرمایهگذاری که به کشور مالزی میرود، وام و تسهیلات بانکی خوبی به او اختصاص میدهند؛ اما ما همین کار را هم نمیتوانیم انجام دهیم. اگر کسی هم از خارج پولی به کشور بیاورد، نمیتوانیم به او کمک کنیم که بخواهد از کشور بهراحتی خارج نماید؛ لذا معامله خارجی سخت است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی اندیشه کیش، وی افزود: اقدام خوبی که در دوبی انجام شد، این بود که دولت حجم زیادی سرمایهگذاری صورت داد و پس از آن، سرمایهگذارها با تسهیل شرایط تشویق شدند و به این منطقه آمدند، درحالی که ما این حجم سرمایهگذاری را در کشور خودمان انجام ندادیم و صرفا گفتیم عوارض گمرکی را برای ایجاد زیرساختها هزینه کنیم، که عملا این منابع هم صرف فعالیت اقتصادی نشد. به عنوان مثال پروژههای منطقه آزاد چابهار بیشتر رفاهی هستند و خانه و مراکز رفاهی و ورزشی و مسجد ساخته شد، درحالی که باید اعتبارات صرف ساخت فرودگاه، بندر، راهآهن، انبار و… میگردید؛ اما به جای آن پارک ساخته شد! درواقع فعالیت اقتصادی صورت نگرفت. در دوبی فرودگاه ساخته میشود و همچنین یکسری مراکز اداری و تجاری ایجاد میگردد و بعد از آن به شرکتها میگویند که اسقرار پیدا کنند یا در جبلعلی بندر ساخته میشود و سپس فضای پشتیبان آن میگوید که حالا معامله انجام گیرد؛ اما ما برعکس عمل کردیم؛ منطقهای را به اسم منطقه آزاد اعلام نمودیم و بعد یک شهر را به آن سپردیم! مسئولیت شهر چابهار را به منطقه چابهار و مسئولیت شهر قشم را به منطقه آزاد قشم دادیم. از طرفی منابعی را که بسیار محدود است را بهجای اینکه صرف سرمایهگذاری و زیرساخت اقتصادی نماییم؛ صرف آسفالت خیابان و لولهکشی خانهها کردهایم. البته این کارها خوب و مبارک است؛ اما کاری اقتصادی و مربوط به مناطق آزاد کشور نیست؛ بلکه صرفا جهت رفع محرومیتزدایی انجام میگیرد. درواقع ماموریت مناطق آزاد مخدوش شده و باری بر روی دوش آنها افتاده است که اصلا در حیطه وظایفشان نیست. مناطق آزاد تا سالهای سال باید تلاش کنند که فقط محرومیت منطقه را مرتفع و همچون یک فرمانداری ویژه عمل نمایند. منطقه آزاد در دوبی وظیفهای در شهر ندارند، مدیر منطقه نیز منابع حاصله را صرف منطقه آزاد میکند. ولی ما برعکس عمل کردیم؛ منابع محدود را صرف شهر و جمعیت کردیم و بافت شهر را نیز بهم زدیم؛ ضمن اینکه این موضوع تاثیرات اجتماعی بدی هم گذاشته است. مثلا در چابهار، قسمتی را به صورت محدود داریم که چند خانه درست کردند و فضای سبز و بهداشت دادند و باعث ایجاد نابرابری شدید در شهر شدهاند. مردم شهر ناراضی هستند که چرا فقط آنجا آبادانی وجود دارد؟ به جهت این موضوع نیز جمعیت زیادی مهاجرت کردند. این اتفاقات نتیجه بهم ریختن شهر و خارج شدن از ماموریت بوده و کمکی به اقتصاد منطقه هم نکرده است.
این کارشناس مسائل اقتصادی در پایان و در پاسخ به این سوال که آیا برگزاری برنامههای نمایشگاهی خارجی، با عنوان ارائه بستههای سرمایهگذاری مناطق آزاد به سرمایهگذاران خارجی همراه با هزینهکردهای قابلتوجه، توجیه منطقی دارد، خاطرنشان کرد: نمایشگاه یعنی معرفی فرصت به سرمایهگذار. اول اینکه سرمایهگذار را باید پیدا کنیم و به نمایشگاه بیاوریم. دوم اینکه محصول و بسته خوبی داشته باشیم تا به او ارائه نماییم. از سوابق قبلی پیداست که ایدههای خیلی جذابی وجود نداشته و روی آنها فکر نشده است. دسترسی سرمایهگذار هم محل ابهام است. زمانی این نمایشگاهها میتواند تاثیرگذار باشند که ابتدا سیاستها را حل کرده باشیم، طرحهایی با تعریف استاندارد داشته باشیم، نحوه حمایت از سرمایهگذار نیز مشخص باشد، نظام بانکی پشت ماجرا بایستد، برای بازار و نیروی انسانی و منابع فکر شده باشد تا نهایتا سرمایهگذار بتواند فعالیت کند. یک زمانی قرار بود کیش نقطه گردشگری باشد، روی پروژه آن نیز فکر و کار شد و زنجیره هم در کنارش قرار گرفت. اما این اتفاق در منطقه آزاد دیگری نیفتاد. بنابراین باید بر روی ایدهها فکر کرد و منتظر برگزاری نمایشگاه و فرصتهای کوتاه نباشیم. ما فرصتهای سرمایهگذاری خیلی خوبی در کشورهای همسایه داریم و میتوانیم از این ظرفیتها و همکاریها استفاده کنیم تا سرمایهگذار به جذب کشورمان شود؛ به شرط اینکه ایدههای خوبی داشته باشیم.
منبع: اخبار مناطق آزاد